نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: خساست همسرم زندگی رو برامون سخت کرده

2225
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42173
    نوشته ها
    22
    تشکـر
    7
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    خساست همسرم زندگی رو برامون سخت کرده

    باسلام خدمت همه کاربران عزیز
    من قبلا هم اینجا تاپیک زدم از همگی ممنونم لطفا بازم راهنماییم کنید
    وضع مالی همسر من خیلی خوبه ولی فقط در زمینه خرید ملک سرمایه گذاری میکنه یعنی ما از لحاظ خوراک . پوشاک و ماشین و... خیلی متوسط به پایین هستیم
    مشکل اصلی من اینه که شوهرم بعضی کارهایی میکنه که واقعانمی تونم هضم کنم مثلا کرد سر شام همش به بشقاب من نگاه میکنه که ببینه چقدر کشیدم از جای خوبش کشیدم و ... چند بار هم به زبون آورده که من پول چاپ نمیکنم من نسبت به وزنم باید خوب و زیاد بخورم و ... حتی یکبار بشقابم رو از دستم گرفت که تو از جای پر گوشتش کشیدی و خالی کرد توی دیس . واقعا اون موقع خیلی خجالت کشیدم . یا همش میگه من میدونم وقتی من خونه نیستم شما خوب می خورید و از من قایم میکنید حتی شده چند بار قسمم داده که تو رو خدا شما هم ناهار از اینکه به من دادی خوردی این در حالیکه خریدها به خونه محدوده و خودش باید بهتر بدونه که چیزی جز این نمی تونیم درست کنیم حتی چندین بار توی دعواهامون گفته من میدونم تو گوشت ها رو میبری میدی به مامانت اینا . ولی گوشت توی خونه ما حتی برای خود ما اصلا کافی نیست و وضع مالی پدرم اینا خوبه ولی شوهرم همش توی توهم هست هر خریدی میکنه مثلا یه رب گوجه می خره سه ساعت قسمم میده مدیریت کن تا فلان تاریخ من نمی خرم ها . جو گیر نشی زیاد مصرف کنی و شده خیلی وقتها مثلا برنج رو زودتر از تاریخی که تعیین کرده تموم کردیم ماه ها بدون برنج موندیم این در حالیکه همسرم از در آمد هایش که من اطلاع دارم هر ماه کمش هفده میلیون درآمد داره موندم توی این مواقع چطوری رفتار کنم خیلی غرورم میشکنه

  2. بالا | پست 2


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : خساست همسرم زندگی رو برامون سخت کرده

    نقل قول نوشته اصلی توسط fact نمایش پست ها
    باسلام خدمت همه کاربران عزیز
    من قبلا هم اینجا تاپیک زدم از همگی ممنونم لطفا بازم راهنماییم کنید
    وضع مالی همسر من خیلی خوبه ولی فقط در زمینه خرید ملک سرمایه گذاری میکنه یعنی ما از لحاظ خوراک . پوشاک و ماشین و... خیلی متوسط به پایین هستیم
    مشکل اصلی من اینه که شوهرم بعضی کارهایی میکنه که واقعانمی تونم هضم کنم مثلا کرد سر شام همش به بشقاب من نگاه میکنه که ببینه چقدر کشیدم از جای خوبش کشیدم و ... چند بار هم به زبون آورده که من پول چاپ نمیکنم من نسبت به وزنم باید خوب و زیاد بخورم و ... حتی یکبار بشقابم رو از دستم گرفت که تو از جای پر گوشتش کشیدی و خالی کرد توی دیس . واقعا اون موقع خیلی خجالت کشیدم . یا همش میگه من میدونم وقتی من خونه نیستم شما خوب می خورید و از من قایم میکنید حتی شده چند بار قسمم داده که تو رو خدا شما هم ناهار از اینکه به من دادی خوردی این در حالیکه خریدها به خونه محدوده و خودش باید بهتر بدونه که چیزی جز این نمی تونیم درست کنیم حتی چندین بار توی دعواهامون گفته من میدونم تو گوشت ها رو میبری میدی به مامانت اینا . ولی گوشت توی خونه ما حتی برای خود ما اصلا کافی نیست و وضع مالی پدرم اینا خوبه ولی شوهرم همش توی توهم هست هر خریدی میکنه مثلا یه رب گوجه می خره سه ساعت قسمم میده مدیریت کن تا فلان تاریخ من نمی خرم ها . جو گیر نشی زیاد مصرف کنی و شده خیلی وقتها مثلا برنج رو زودتر از تاریخی که تعیین کرده تموم کردیم ماه ها بدون برنج موندیم این در حالیکه همسرم از در آمد هایش که من اطلاع دارم هر ماه کمش هفده میلیون درآمد داره موندم توی این مواقع چطوری رفتار کنم خیلی غرورم میشکنه
    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام دوست عزیز

    در این مورد اطلاعات بیشتری بزارید تا بیشتر درموردش صحبت کنیم

    1. ایشون برای خودشون و افراد دیگه همین سبک رفتار توی خرید دارن؟

    2. شما چگونه به ایشون واکنش نشون میدین و نیازهای خودتون روبه ایشون عنوان میکنید ؟
    3. دیدگاه ایشو ن در مورد این نیازها چیه ؟ و ایشون فکر می کنن که نیازهای شما از چه طریقی و چطور باید براورده بشه ؟

    به نظر میرسه همسرتون با این سبک رفتار بزرگ شدن
    درواقع کیفیت رفتار ها در حیطه مادیات توی زندگی وابسته به میزان درآمد نیست بلکه ریشه در باورها معیار ها و اخلاقیات همسرتون در بستر زندگی داره
    ویرایش توسط Saltanat : 02-02-2020 در ساعت 06:55 PM

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    تیم مشاوره
    تاریخ عضویت
    Nov 2018
    شماره عضویت
    39631
    نوشته ها
    1,440
    تشکـر
    0
    تشکر شده 473 بار در 393 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : خساست همسرم زندگی رو برامون سخت کرده

    با سلام خدمت شما دوست عزیز
    احساسات شما قابل احترام می باشد و اینکه این سبک زندگی و نگرش به زندگی مشترک می تواند آسیب زا باشد و سختی های زیادی را برای خود فرد و اطرافیان به همراه داشته باشد و نیاز است که شما سعی کنید که شرایط روحی خودتان را مورد توجه قرار بدهید و سعی کنید که دقت کنید که این میزان از خساست می تواند نشان دهنده مشکلات روانی چون اختلال شخصیت وسواسی -جبری و یا اختلال وسواس فکری - عملی باشد . در این مسیر بهتر است در زمان مناسبی در مورد شرایط روحی خودتان و مشکلات ایشان با همسرتان صحبت کنید و سعی کنید که از ایشان بخواهید که به صورت حضوری برای بررسی مشکلات خودشان به روانشناس مراجعه داشته باشند تا بتوانیم به ایشان کمک کنیم تا بتوانند عملکرد بهتری را تجربه کنند .
    در صورتی که ایشان بینش به مشکلات خود نداشته باشند این مسیر سخت تر می شود و بهتر است شما به شرایط روحی خودتان نیز توجه کنید تا بتوانید در شرایط روحی بهتر در این مورد تصمیم گیری کنید .
    درمسیر می توانید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-88422495

  4. کاربران زیر از ravanshenas-therapy بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42173
    نوشته ها
    22
    تشکـر
    7
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خساست همسرم زندگی رو برامون سخت کرده

    نقل قول نوشته اصلی توسط سلطنت نمایش پست ها
    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام دوست عزیز

    در این مورد اطلاعات بیشتری بزارید تا بیشتر درموردش صحبت کنیم

    1. ایشون برای خودشون و افراد دیگه همین سبک رفتار توی خرید دارن؟

    2. شما چگونه به ایشون واکنش نشون میدین و نیازهای خودتون روبه ایشون عنوان میکنید ؟
    3. دیدگاه ایشو ن در مورد این نیازها چیه ؟ و ایشون فکر می کنن که نیازهای شما از چه طریقی و چطور باید براورده بشه ؟

    به نظر میرسه همسرتون با این سبک رفتار بزرگ شدن
    درواقع کیفیت رفتار ها در حیطه مادیات توی زندگی وابسته به میزان درآمد نیست بلکه ریشه در باورها معیار ها و اخلاقیات همسرتون در بستر زندگی داره
    نقل قول نوشته اصلی توسط سلطنت نمایش پست ها
    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام دوست عزیز

    در این مورد اطلاعات بیشتری بزارید تا بیشتر درموردش صحبت کنیم

    1. ایشون برای خودشون و افراد دیگه همین سبک رفتار توی خرید دارن؟

    2. شما چگونه به ایشون واکنش نشون میدین و نیازهای خودتون روبه ایشون عنوان میکنید ؟
    3. دیدگاه ایشو ن در مورد این نیازها چیه ؟ و ایشون فکر می کنن که نیازهای شما از چه طریقی و چطور باید براورده بشه ؟

    به نظر میرسه همسرتون با این سبک رفتار بزرگ شدن
    درواقع کیفیت رفتار ها در حیطه مادیات توی زندگی وابسته به میزان درآمد نیست بلکه ریشه در باورها معیار ها و اخلاقیات همسرتون در بستر زندگی داره
    ممنون از فرصتی که برام گذاشتین
    1) برای خودش هم لباس به ندرت می خره ولی اگه بخره مارک و یه چیز خیلی تک می خره ولی در مورد چیزهایی که علاقه داره برای خودش کم نمیزاره مثل وسایل الکتریکی مثلا گوشیش چند میلیونی هست چون شدیدا علاقه داره ولی من در مورد کاور گوشیم که شکسته و داغونه ماه هاست بهش میگم ولی هنوز به نتیجه نرسیدم ( گوشی من خیلی متوسطه)

    2) من نیاز هام رو یکبار بهش میگم ولی وقتی یه جواب بدی میشنوم دیگه تکرار نمیکنم و سکوت میکنم و میریزم به خودم و وقتی یه روزی باهم دعوا و بحث کردیم و اون فحش و بد و بیراه میگه منم سر ریز میشم کلا اونایی که تو دلم مونده رو بلند میگم مثلا میگم من نمیدونم باید به کی بگم به این خونه میوه بخره؟ کدوم مردی بخاطر بک رب گوجه زنش رو التماس میکنه ؟ تو یه دونه منو نمی تونی سه ساله ببری دندون پزشک پس چرا نزاشتی شغلم رو داشته باشم تا از پس خرج های خودم بر بیام همه اینا رو با گریه و داد و بیداد میگم

    3) وقتی حالش خوبه همش در مورد نیازهام وعده آینده رو میده . مثلا میگه در آینده یه خونه می خرم دیگه اسباب کشی نکنیم در آینده لوازم خونه می خرم برات طلا هم می خرم تو رو دندونپزشکی هم میبرم( الان سه ساله من موفق نشدم برم دندون پزشکی)
    ولی زود یه بهونه ای جور میکنه دعوا راه میندازه و کل وعده هاش رو برعکس میکنه مثلا میگه تو فکر میکنی من با این وضع مالی خوبم چرا خونه نمی خرم؟ چون نمی خوام تو راحت زندگی کنی یا مثلا چرا بیمه بازنشستگی نمی کنم چون من مطمئنم که تو زودتر از من میمیری درسته فاصله سنی ما زیاده ولی من به زن جمائت ارث نمیزارم

  6. بالا | پست 5


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : خساست همسرم زندگی رو برامون سخت کرده

    نقل قول نوشته اصلی توسط fact نمایش پست ها
    ممنون از فرصتی که برام گذاشتین
    1) برای خودش هم لباس به ندرت می خره ولی اگه بخره مارک و یه چیز خیلی تک می خره ولی در مورد چیزهایی که علاقه داره برای خودش کم نمیزاره مثل وسایل الکتریکی مثلا گوشیش چند میلیونی هست چون شدیدا علاقه داره ولی من در مورد کاور گوشیم که شکسته و داغونه ماه هاست بهش میگم ولی هنوز به نتیجه نرسیدم ( گوشی من خیلی متوسطه)

    2) من نیاز هام رو یکبار بهش میگم ولی وقتی یه جواب بدی میشنوم دیگه تکرار نمیکنم و سکوت میکنم و میریزم به خودم و وقتی یه روزی باهم دعوا و بحث کردیم و اون فحش و بد و بیراه میگه منم سر ریز میشم کلا اونایی که تو دلم مونده رو بلند میگم مثلا میگم من نمیدونم باید به کی بگم به این خونه میوه بخره؟ کدوم مردی بخاطر بک رب گوجه زنش رو التماس میکنه ؟ تو یه دونه منو نمی تونی سه ساله ببری دندون پزشک پس چرا نزاشتی شغلم رو داشته باشم تا از پس خرج های خودم بر بیام همه اینا رو با گریه و داد و بیداد میگم

    3) وقتی حالش خوبه همش در مورد نیازهام وعده آینده رو میده . مثلا میگه در آینده یه خونه می خرم دیگه اسباب کشی نکنیم در آینده لوازم خونه می خرم برات طلا هم می خرم تو رو دندونپزشکی هم میبرم( الان سه ساله من موفق نشدم برم دندون پزشکی)
    ولی زود یه بهونه ای جور میکنه دعوا راه میندازه و کل وعده هاش رو برعکس میکنه مثلا میگه تو فکر میکنی من با این وضع مالی خوبم چرا خونه نمی خرم؟ چون نمی خوام تو راحت زندگی کنی یا مثلا چرا بیمه بازنشستگی نمی کنم چون من مطمئنم که تو زودتر از من میمیری درسته فاصله سنی ما زیاده ولی من به زن جمائت ارث نمیزارم

    دوست گرامی شخصیت همسرت وسواس گونه هست مشکلات رفتاری ایشون به احتمال فوق العاده زیاد ریشه در دوران گذشته و علی الخصوص عدم تربیت صحیح از بستر خانواده باعث شده شخصیت ایشون تجری و گستاخ پرورش پیداکنه
    این عوامل اندک مواردی هستند که باعث بروز این واکنش های جبر گرانه از شوهرشماست ودرطی گذر زمان باعث شده این رفتارها برای ایشون تبدیل به ارزش و ملاک های شخصی بشن ! بنابر این تغیر هویت ایشون توسط شما تاحدی غیر ممکنه
    البته اگر خودشون به مشاور رجوع کنند و واقعا مایل باشه تغیر اخلاق پیدا کنه هیچ چیز غیر ممکن نیست. لیکن با توجه به گزارشات شما ایشون قصد تغیر ندارند
    در چنین شرایط شما برای بهبود اوضاع و احوال خودتون به لحاظ کیفیت روحیه و......باید اقدام سنجیده تر از سوختن وساختن درپیش بگیری

    اما چطور؟
    شما میتونی به خاطر این رفتار واخلاق ایشون قهر کنید و به خونه پدرتون نقل موقعیت کنید و سپس برای دریافت نفقه طر ح شکایت و درخواست نفقه بدی !
    توی دادگاه خواهی گفت که ایشون علاوه بر دارایی زیاد از تامین مخارج شما سر باز میزنه ودر این صورت قانون ایشون رو متوجه تبعات رفتار اشتباهش میکنه
    درغیر این صورت درجریان طرح شکایت ودرخواست نفقه درخواست طلاق و مهریه هم میدی وشما هم خودتون رو از دست ایشون راحت کردین
    درغیر این صورت سوختن و ساختن فایده ای نداره بالاخره سه سال نیاز به درمان دندان داشتین وایشون معذوریت از تامین شما داشتن؟
    به نظر تون با توجه به شرایط مالیش ممکنه
    ایشون حتی بیمه نیستند !!!!!
    شما قراره دل به چی ایشون خوش کنید ؟!!!!!!
    ویرایش توسط Saltanat : 02-02-2020 در ساعت 08:43 PM

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42173
    نوشته ها
    22
    تشکـر
    7
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خساست همسرم زندگی رو برامون سخت کرده

    نقل قول نوشته اصلی توسط سلطنت نمایش پست ها
    دوست گرامی شخصیت همسرت وسواس گونه هست مشکلات رفتاری ایشون به احتمال فوق العاده زیاد ریشه در دوران گذشته و علی الخصوص عدم تربیت صحیح از بستر خانواده باعث شده شخصیت ایشون تجری و گستاخ پرورش پیداکنه
    این عوامل اندک مواردی هستند که باعث بروز این واکنش های جبر گرانه از شوهرشماست ودرطی گذر زمان باعث شده این رفتارها برای ایشون تبدیل به ارزش و ملاک های شخصی بشن ! بنابر این تغیر هویت ایشون توسط شما تاحدی غیر ممکنه
    البته اگر خودشون به مشاور رجوع کنند و واقعا مایل باشه تغیر اخلاق پیدا کنه هیچ چیز غیر ممکن نیست. لیکن با توجه به گزارشات شما ایشون قصد تغیر ندارند
    در چنین شرایط شما برای بهبود اوضاع و احوال خودتون به لحاظ کیفیت روحیه و......باید اقدام سنجیده تر از سوختن وساختن درپیش بگیری

    اما چطور؟
    شما میتونی به خاطر این رفتار واخلاق ایشون قهر کنید و به خونه پدرتون نقل موقعیت کنید و سپس برای دریافت نفقه طر ح شکایت و درخواست نفقه بدی !
    توی دادگاه خواهی گفت که ایشون علاوه بر دارایی زیاد از تامین مخارج شما سر باز میزنه ودر این صورت قانون ایشون رو متوجه تبعات رفتار اشتباهش میکنه
    درغیر این صورت درجریان طرح شکایت ودرخواست نفقه درخواست طلاق و مهریه هم میدی وشما هم خودتون رو از دست ایشون راحت کردین
    درغیر این صورت سوختن و ساختن فایده ای نداره بالاخره سه سال نیاز به درمان دندان داشتین وایشون معذوریت از تامین شما داشتن؟
    به نظر تون با توجه به شرایط مالیش ممکنه
    ایشون حتی بیمه نیستند !!!!!
    شما قراره دل به چی ایشون خوش کنید ؟!!!!!!
    بازم خیلی ممنونم ازتون

    من یه ترس خیلی شدیدی از طلاق دارم . این در حالی که خانوادم پشتم هستن و خیلی مشتاق طلاق . من در طول این نه سال حدود شش باری میشه که قهر کردم و خونه پدرم رفتم ولی با حماقت های خودم کار رو از پیش هم خرابتر کردم بار اول یک سال بعد ازدواجم که قهر کرده بودم همسرم بعد از چندتا لیوان شکستن و کمی کتک کاری سر مسئله بی ارزش پای هر دو خانواده رو وسط کشید بعد از اینکه خانواده ها اومدن خونمون اونا رو به زور از خونه بیرون کرد و اصرار شدید داشت که باید دخترتون هم ببرید و من نمی رفتم بالاخره به خانوادم گفت که اگه نره نصف شب یه بلایی سرش میارم ( اینا رو که می نویسم یاد کاراش میوفتم اعصابم خیلی داغون میشه) حین دعوا همیشه تهدیدم میکنه که شب می کشمت و واقعا هم اون شب رو برام جهنم میکنه مثلا نصف شب میاد چاقو به دست بالا سرم میگرده و میگه حق نداری بخوابی یا مثلا یه بار بیدار شدم دیدم بالش دستشه گفت باید بگی غلط کردم وگرنه با این بالش خفت میکنم یا فلکه گاز رو باز گذاشته گفته خونه رو منفجر میکنم و با این کاراش موفق شده من نقصر هم نباشم بگم غلط کردم . بدترین حماقتی که من کردم بار اول که رفته بودم قهر شش روز بعد پیامک داد که برگرد خونه ولی پدرم گفت تو اونجا امنیت جانی نداره باید یه تعهد کتبی بده بعد . نظر مشاور هم همین بود ولی من به پدرم التماس کردم و برگشتم شوهرم دم در بود حتی حاضر نشد بیاد با پدرم صحبت کنه بعد منو ببره پدرم گفت نرو حداقل یه هفته هم صبر کن تا بیاد داخل خونه بعد ببرتت ولی من التماسش کردم و برگشتم بعد از اون ماجرا کار رو از قبل هم خرابتر کردم شوهرم کارهای افتضاح و بی منطقی که می کرد به قهر میومدم خونه پدرم . بعد از یه هفته ترس کل وجودمو برمیداشت اینبار بدون اینکه دنبالم بیاد دور از چشم پدرم بعد یه هفته دست بچم رو می گرفتم و برمیگشتم خونم روز اول شوهرم خوشحال میشد ولی از فرداش دوباره یه بهونه جور می کرد و اولین حرفی که میزد می گفت من که دنبالت نیومدم برای چی برگشتی حتی خانوادت هم تو رو نخواستن و ... پدرم اونقدر به خاطر این کارم ازم ناراحت میشد که یه بار تا یک ماه باهام حرف نزد . واقعا بعضی شب ها هم خودم هم دخترم از تهدیدهاش اونقدر میترسیم که تا صبح نمی تونیم بخوابیم من حتی صداش رو هم با موبایلم یواشکی ضبط کردم که میگه امشب با چاقو میکشمت یا خفت میکنم ولی نمیدونم چه مرگمه که از دوران بعد از طلاق هم می ترسم همه میگن مطمئن باش از این زندگیت بدتر نخواهد بود ولی ... نمیدونم همش خودمو سرزنش میکنم

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42173
    نوشته ها
    22
    تشکـر
    7
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : خساست همسرم زندگی رو برامون سخت کرده

    وقتی میرم خونه پدرم اوایل با خودم میگم آخش راحت شدم اون چه زندگی بود و ... بعد از یه هفته شروع میکنم به سرزنش خودم که مثلا کاش موقع دعوامون صدام رو تا اون حد بالا نبرده بودم و گریه و زاری نمیکردم . یا مثلا کاش حجابم رو از این که بود بیشتر رعایت کرده بودم ( البته همسر من از چادر هم خوشش نمیاد) کاش خرید خوراک خونه رو ازش نمی خواستم و بیشتر مدیریت کرده بودم و ...
    ولی وقتی توی خونه خودم فکر میکنم من هر چه قدر هم بیشتر رعایت کنم بالاخره یه چیزی پیدا میشه که شوهرم بهونه کنه .
    مثلا چند وقت پیش یه پارکی رفته بودیم اولش حال شوهرم خوب بود ولی یه دفعه عوض شد و قهر کرد و برگشتیم هر چه ازش پرسیدم چیزی نگفت تا این که بعد از چند روز گفت که فکر میکنی من نفهمیدم تو توی پارک با حسرت به اون خانم مانتو زرد پوشیده نگاه کردی و گفتی کاش همسر منم اجازه میداد اون شکلی بپوشم . این درحالیکه واقعا نمیدونم از کدوم خانم حرف میزنه .
    یا مثلا میگه بلوزم رو بیار بپوشم برم وقتی من میارم قیافش عوض میشه بعد از چند روز میگه تو فکر میکنی من ندیدم با حالت چندش با نوک انگشتات از بلوز نگه داشته بودی تو آدم پستی هستی و ...
    یا غذا جای خوبش رو به خودت کشیدی و... و امثال این ها که آدم هر چه قدر هم رعایت کنه دوباره یه بهونه جور میکنه و دعوا راه میندازه

  9. بالا | پست 8


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Oct 2019
    شماره عضویت
    42184
    نوشته ها
    14,499
    تشکـر
    380
    تشکر شده 17,518 بار در 3,264 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : خساست همسرم زندگی رو برامون سخت کرده

    نقل قول نوشته اصلی توسط fact نمایش پست ها
    بازم خیلی ممنونم ازتون

    من یه ترس خیلی شدیدی از طلاق دارم . این در حالی که خانوادم پشتم هستن و خیلی مشتاق طلاق . من در طول این نه سال حدود شش باری میشه که قهر کردم و خونه پدرم رفتم ولی با حماقت های خودم کار رو از پیش هم خرابتر کردم بار اول یک سال بعد ازدواجم که قهر کرده بودم همسرم بعد از چندتا لیوان شکستن و کمی کتک کاری سر مسئله بی ارزش پای هر دو خانواده رو وسط کشید بعد از اینکه خانواده ها اومدن خونمون اونا رو به زور از خونه بیرون کرد و اصرار شدید داشت که باید دخترتون هم ببرید و من نمی رفتم بالاخره به خانوادم گفت که اگه نره نصف شب یه بلایی سرش میارم ( اینا رو که می نویسم یاد کاراش میوفتم اعصابم خیلی داغون میشه) حین دعوا همیشه تهدیدم میکنه که شب می کشمت و واقعا هم اون شب رو برام جهنم میکنه مثلا نصف شب میاد چاقو به دست بالا سرم میگرده و میگه حق نداری بخوابی یا مثلا یه بار بیدار شدم دیدم بالش دستشه گفت باید بگی غلط کردم وگرنه با این بالش خفت میکنم یا فلکه گاز رو باز گذاشته گفته خونه رو منفجر میکنم و با این کاراش موفق شده من نقصر هم نباشم بگم غلط کردم . بدترین حماقتی که من کردم بار اول که رفته بودم قهر شش روز بعد پیامک داد که برگرد خونه ولی پدرم گفت تو اونجا امنیت جانی نداره باید یه تعهد کتبی بده بعد . نظر مشاور هم همین بود ولی من به پدرم التماس کردم و برگشتم شوهرم دم در بود حتی حاضر نشد بیاد با پدرم صحبت کنه بعد منو ببره پدرم گفت نرو حداقل یه هفته هم صبر کن تا بیاد داخل خونه بعد ببرتت ولی من التماسش کردم و برگشتم بعد از اون ماجرا کار رو از قبل هم خرابتر کردم شوهرم کارهای افتضاح و بی منطقی که می کرد به قهر میومدم خونه پدرم . بعد از یه هفته ترس کل وجودمو برمیداشت اینبار بدون اینکه دنبالم بیاد دور از چشم پدرم بعد یه هفته دست بچم رو می گرفتم و برمیگشتم خونم روز اول شوهرم خوشحال میشد ولی از فرداش دوباره یه بهونه جور می کرد و اولین حرفی که میزد می گفت من که دنبالت نیومدم برای چی برگشتی حتی خانوادت هم تو رو نخواستن و ... پدرم اونقدر به خاطر این کارم ازم ناراحت میشد که یه بار تا یک ماه باهام حرف نزد . واقعا بعضی شب ها هم خودم هم دخترم از تهدیدهاش اونقدر میترسیم که تا صبح نمی تونیم بخوابیم من حتی صداش رو هم با موبایلم یواشکی ضبط کردم که میگه امشب با چاقو میکشمت یا خفت میکنم ولی نمیدونم چه مرگمه که از دوران بعد از طلاق هم می ترسم همه میگن مطمئن باش از این زندگیت بدتر نخواهد بود ولی ... نمیدونم همش خودمو سرزنش میکنم
    دوست گرامی
    همسر شما شخصیت جبر گرانه در نوع شدید خودش رو داره و این حالت باعث بروز انواع تحدید هاو....شده. جالبه بدونید این حالت در سال های آینده زندگی وخیم تر هم خواهد شد باتوجه به گزارشات شما
    همسر شما حالت سادیسم داره و از آزار و اذیت دیگران لذت میبره
    جالبه بدونید با کوتاه اومدن شما دربرابرش باعث شدین ایشون گستاخ تر بشه و برای اذیت کردن شما وقیح تر بشه
    دوست گرامی اگر با این شرایط در این زندگی ادامه بدی شک نکن مشکلات روحی فرزندت پدیده فاجعه بار آینده خواهد بود و باعث میشه فرزندت در زمینه تحصیل و..........شکست های گوناگون رو تجربه کنه
    این حالت شما که پس از قهر های مکرر در شما به وجود میومده و به اون خونه بر میگشتین میتونه به خاطر عدم اعتماد به نفس شما باشه
    درواقع شما اعتماد به نفستون حدود ۶۰ درصد از بین رفته!

    سعی کنید برای طلاق اقدام کنید و درخواست طلاق بدی وبعد در جریان این درخواست مطالبه مهریه وونفقه فرزندت رو کنی
    لازم به ذکر هست اول درخواست نفقه برای خودت ندی چون همسرت
    حکم عدم تمکین برای شما خواهد گرفت و به این بهانه که شما در منزل نیستید وتمکین نمیکنی پس برای همین بهت نفقه نمیده و روند دادگاه رو به تعویق میندازه !
    سعی کن مدارکی مستند بر اینکه نفقه نمیده و آزار روانی میده جمع آوری کنی ! صدای ظبط شده گزینه درستی نیست به راحتی رد میکنه وبعد ازت ادعای شرف میکنه
    توی دادگاه سعی کن از جملاتی مثل روانی و وحشی استفاده نکنی چون اتحام هست وتوی صورت جلسه ثبت میشه
    درواقع در زمینه طلاق و نفقه و.... اگر سوالی داشتین درخدمتم

  10. کاربران زیر از Saltanat بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. شکست پُلی است برای پیروزی؟
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی شغلی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 10-06-2022, 02:15 AM
  2. تفاوت راست دست ها و چپ دست ها
    توسط Miss tarsa در انجمن دانستنیهای روانشناسی
    پاسخ: 17
    آخرين نوشته: 02-20-2019, 10:56 PM
  3. مقایسه هاست لینوکس با هاست ویندوز
    توسط bety10 در انجمن اینترنت و کامپیوتر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 07-11-2015, 12:38 PM
  4. چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است.
    توسط prv در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 05-14-2015, 12:14 AM
  5. یک آزمایش روانشاسی/ تا اطلاع ثانوی ماست سیاه است!
    توسط farokh در انجمن اس ام اس و نوشته های زیبا
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-03-2014, 09:11 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

من، که، از، به،

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد